با هم بخوانیم نقد فیلم سینمایی عطرآلود

نقد فیلم سینمایی عطرآلود ، منتقد : پیمان بیگ زاده. این فیلم عطری ندارد که مشام را بنوازد، سائقی ندارد که هیجانی برانگیزد، کششی ندارد که بیننده را جذب کند، کاراکتری ندارد که مخاطب را به همدلی وادارد.

چنین ایده و سوژه‌ای را بیش از این‌ها بایست پرورد، وگرنه هیچ بار خوبی نمی‌دهد. (فیلم موقعیت‌محور یا پرحادثه، اگرچه ضعیف، کمتر به این وضعیت دچار می‌شود.) فیلمی مثل «عطر آلود» نیازمند پرداخت دقیق کاراکترها و تصویرکردن ظریف فعل‌وانفعالات آن‌هاست، اما ساخته مقدم‌دوست از این ریزه‌کاری‌ها بهره‌ای ندارد.
شخصیت اصلیه داستان  که وسط یک مجتمع تجاری در یک غرفه موقتی عطر می‌فروشد یک کتاب به‌نام «همه آنچه با دماغ می‌بینیم» هم نوشته و با کاغذ عطری چاپ کرده است. علی، در هریک از صفحات این کتاب، بوهای عجیب‌وغریبی را معرفی کرده است که تقریبا همه آدم‌ها چندتایی از آن‌ها را در حافظه بویایی خودشان دارند، بوهایی مثل ((بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذرنگی، بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره نو، بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ …، بوی اسکناس تانخورده لای کتاب))

اما این کتاب هم مانند مؤلفش اصلا مورد توجه افرادی ، ازجمله خانم جمالیان (سودابه بیضایی)، طراح معروف عطر، قرار نگرفته است. در چنین وضعی، علی با دختری عاطفه‌نام (هدی زین‌العابدین) آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند که می‌خواهد شور و شوق را به او برگرداند. اما زندگی متأهلی و سرفه‌های علی که سال‌هاست متوقف نشده است (و ممکن است نتیجه کارش بوده باشد) او را در مسیر دیگری می‌اندازد که ظاهرا هیچ متناسب نیست.

اگر آثار مقدم‌دوست در مقام کارگردان یا نویسنده را دیده باشید، احتمالا، می‌پذیرید که چنین داستانی راستِ کار اوست، داستانی کاراکترمحور و درون‌نگرانه که ظاهرا خود کارگردان هم در نگارش آن دستی داشته است.

نقد فیلم سینمایی عطرآلود

نقد فیلم سینمایی عطرآلود

ادامه ی نقد

از طرف دیگر گاهی می‌بینیم که تکه‌ای از قصه ناتمام مانده و رها می‌شود. برای مثال می‌توان به حضور نصفه و نیمه علی در رویدادهای مربوط به تولید در حوزه عطر اشاره کرد که به هیچ وجه با شخصیت پیگیر و علاقمند ابتدای فیلم همخوانی ندارد. موضوعی که به کیفیت پرداخت قهرمان لطمه وارد کرده و فیلم را به لکنت می‌اندازد. در طرف دیگر، عاطفه با وجود کمرنگ‌تر بودن، شخصیت کنشمندتری داشته و در یک سوم پایانی کاملا تماشاگر را به سمت خود می‌کشاند. داستانک مربوط به فامیل طلاساز علی، از آن جهت دارای اهمیت است که بخشی از لایه‌های درونی او را آشکار کرده و تکه‌هایی از گذشته‌اش را به نمایش می‌گذارد که با ظرافت به وضعیت امروز او پیوند می‌خورد. در عین حال، فضا را برای خلق مفاهیم اخلاقی مورد علاقه فیلمساز باز کرده و بر روی تکه دیگری از درونیات قهرمان فیلم نور می‌اندازد.

Fragrant

صنعت عطرسازی از آن دسته صنایعی است که ترکیبی شگفت انگیز از تکنیک و هنر بوده و تخیل نقشی کلیدی در شکل‌گیری آن دارد. پس قالبی هوشمندانه برای روایت قصه‌ای عاشقانه به حساب می‌آید که می‌تواند تماشاگر را تا آخر به دنبال خود بکشاند. مقدم دوست هم در دکوپاژ خود تلاش کرده تا از مایه‌های ملودرام اثر عبور کرده و همراه با تماشاگران خود وارد جهانی سرشار از خیال شود. برای مثال هم می‌توان به سکانس مربوط به نوجوانی علی و تلاش‌اش برای خلق یک رایحه از طریق ترکیب بوهای مختلف اشاره کرد که درخشان از کار درآمده است. به ویژه فیلمبرداری فوق العاده روزبه رایگا و جلوه‌های ویژه رایانه‌ای کار که عطرآلود را تا حدودی به ذات ابدی سینما که چیزی جز آفرینش خیال نیست، نزدیک می‌کند.

شیمی زوج مصطفی زمانی و هدی زین العابدین با وجود آن که هردو نقش های درخشانی هم در کارنامه دارند، چندان شکل نگرفته و آن شور و حرارت مورد نیاز برای چنین ملودرام پر فرازوفرودی را ندارندکه این موضوع می‌تواند در اکران عمومی و در مواجهه با تماشاگر عام به یک پاشنه آشیل تبدیل شود.
نقد فیلم سینمایی عطرآلود ، منتقد : پیمان بیگزاده