باهم بخوانیم گلچینی از بهترین ها برای متن تست و اتود بازیگری ، مونولوگ

به دنبال متن تست و اتود بازیگری ، مونولوگ هستی؟ گلچینی از بهترین متن ها رو تقدیمت میکنیم. اگر تو هم دوس داشتی، میتونی متن هایی (مونولوگ یا دیالوگ) برامون بفرستی و با اسم خودت منتشرشون میکنیم. این هایی که الان میخونید رو از وبسایت همکار خوب مون، تیم تصویر شرقی استخراج کردیم، و خوشگل تر کردیم ش! دیالوگ برای تست بازیگری نوجوان ، دختر ، پسر ، مرد ، زن ، آقا ، خانم ، بزرگسال ، و حتی کودک داریم. متن مونولوگ احساسی و… داریم.

یه نکته ی مهم هم، بهت بگم:

“همه ی سعی ت رو بکن خلاقیت داشته باشی و چیزهایی رو بداهه به این متن ها اضافه کنی. این متن ها، فقط استارت اولیه هستن. مطمئنم میتونی.”

متن پیشنهادی شماره ی 1 (ماتریکس ، سوررئال) :

دوست دارم واقعیتی رو که حین حضورم تو اینجا کشف کردم باهات به اشتراک بذارم… وقتی داشتم گونه‌ی شما رو طبقه‌بندی می‌کردم بهش رسیدم، فهمیدم که شما در اصل پستان‌دار نیستید. هر پستان‌داری روی این سیاره به شکلی غریزی به یه تعادلی با محیط اطرافش می‌رسه ولی شما انسان‌ها اینجوری نیستید… شما یه محیط رو اشغال می‌کنید و انقدر تولید مثل می‌کنید و انقدر زیاد میشید که در نهایت تمام منابع طبیعی اون منطقه تموم می‌شه و تنها راه بقا براتون این میشه که برید یه جای دیگه پخش شید و یه محیط دیگه رو اشغال کنید…!
یه ارگانیسم دیگه هم تو این سیاره هست که از همین الگو پیروی می‌کنه… می‌دونی چه ارگانیسمی…؟
ویروس… بشر مثل یه بیماریه، سرطان این سیاره ست! شما آدما مثل طاعون می‌مونید و ما درمانش هستیم.

ما زمین رو نجات خواهیم داد و اینجا ساکن خواهیم شد. ما قدر اینجا رو خیلی بیشتر از شما ها می دونیم!

متن تست و اتود بازیگری مونولوگمتن پیشنهادی شماره 2 (رستگاری ، رئال) :

قابل استفاده برای آقایون و خانمها

روزی نیست که احساس حسرت و پشیمونی نکنم. نه به خاطر اینکه اینجام، یا چون شما فکر می‌کنید که باید پشیمون باشم.
به گذشته که نگاه می‌کنم می‌بینم چه جور آدمی بودم اون موقع.

یه بچه‌ی بی‌عقل و احمق که مرتکب اون جنایت وحشتناک شد. دلم می‌خواد با اون پسربچه / دختربچه حرف بزنم، سر عقلش بیارم و بهش بگم اوضاع چجوریه.
ولی نمی‌تونم.

اون بچه خیلی وقته که دیگه نیست، و این پیرمردی / پیرزنی که جلوتون نشسته تنها چیزیه که ازش باقی مونده.

مجبورم با این واقعیت کنار بیام.
“اصلاح‌شده”؟ این فقط یه کلمه‌ی مسخره‌ ست!

پس مثل همیشه اون مُهرت رو بکوب رو برگه‌ی من و انقد وقتم رو تلف نکن. چون واقعیتش رو بخوای، دیگه ذره‌ای برام اهمیت نداره.

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

متن پیشنهادی شماره 3 (جوکر ، رئال) :

چته؟ من که نمی‌خوام تو رو بکشم!

ببین… من نمی دونم بدون تو چیکار کنم.

نه نه… تو، منو کامل می‌کنی.
آره…تو به چشم بقیه‌ی آدما یه موجود عجیب‌غریبی، مثل خودم.

الان نیاز دارن بهت، ولی به محض اینکه کارشون باهات تموم شه ‌می‌ندازنت کنار و مثل جذامی‌ها باهات رفتار می‌کنن!

اصول اخلاقی و قوانینی که دارن یه شوخی بی‌مزه‌س چون به هیچی بند نیست…!

متن تست و اتود بازیگری مونولوگمتن پیشنهادی شماره 4 (دروغ ، رئال) :

دروغ؟… مگه تو این دنیا کسی هستش که دروغ نگفته باشه؟ هرکس تو زندگیش به یه دلیلی دروغ میگه.

اما دروغ داریم تا دروغ…
مثلا یکی دروغ میگه تا بتونه کار پیدا کنه، یا یه نفر دروغ میگه تا جایی برای زندگی کردن پیدا کنه…
اما یه نفرم هست که برای لاپوشونی خیانت‌ها و دزدی‌ها و زندگی‌هایی که خراب کرده دروغ می‌گه.
میدونی دروغای من از کی شروع شد؟… از وقتی که معلم به همه دانش آموزها موضوع انشاء داد که “تابستان خود را چگونه گذرانده اید؟”.

متن تست و اتود بازیگری مونولوگتا اینجا چطور بوده دوستان؟ عکس ها و متن ها جذابن؟

متن اتود 5 (هواپیما ، رئال) :

اولین باری که سوار هواپیما شدم هفت سالَم بود… من برای مسابقات کشوری انتخاب شده بودم و باید میرفتم تهران. خیلی حس عجیبی داشتم وقتی داشتیم میرفتیم سمت هواپیما…

اصلا همه چیز انگار جادویی بود…

یادم میاد پدرم توی پرواز خیلی آدم متفاوتی بود. میدونی… جوری که با مهماندارا صحبت میکرد خیلی مهربون بود.

همش داشت با همکارش که همراهمون بود میخندیدن. من مدت زیادی میشد که خنده بابامو ندیده بودم… خیلی بچه بودم… نمیدونم چرا، ولی فکر میکردم وقتی میری توی هواپیما هر کسی که میخوای میتونی باشی!!

این خاطره رو هیچ وقت برا مامانم تعریف نکردم… حتی وقتی بابام تنهامون گذاشت!!

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

متن اتود 6 (ازدواج ، رئال) :

شما کلاً اعتقادی ندارین که یه دختر میتونه آزاد باشه و استقلال داشته باشه… نه؟… من اصلاً دوست ندارم با کسی باشم. من از هیچ پسر و دختری خوشم نمیاد چه برسه که الان بخوام زن کسی باشم… شاید یکم خودخواهانه است ولی من… من فقط خودمو دوست دارم.

چرا باید با کسی باشم؟ چرا باید به دیگران احتیاج داشته باشم؟… چرا باید همه ش منتظر باشم که یکی بیاد منو بگیره که مثلا خوشبختم کنه…

چرا فکر میکنی من نمیتونم خودمو خوشبخت کنم… من هنوز سنم کمه و میخوام تا دلم میخواد لذت ببرم از زندگیم… چیزهای جدی زندگی هم میذارم برا بعدا…

حالا هم لطفا برو به مامانم و مامانت بگو دیگه از من خوشت نمیاد… باشه؟

متن تست و اتود بازیگری مونولوگامیدواریم تا اینجا لذت و استفاده برده باشین

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

تکست تست 7 (امیر ، رمانتیک) :

بی‌کلاسه؟ فکر میکنی کلاست رو پایین میاره؟ شما همش میگین که اون کلاس نداره!

ممکنه اون پول نداشته باشه ولی کلاسش بالاتر از دوستای توئه!
دیگه برام مهم نیست مامان… تو میتونی بهم بگی چی بپوشم…کجا برم، کجا بیام و چیکار کنم و چیکار نکنم اما قرار نیست بهم بگی چه کسی رو باید دوست داشته باشم… مامان میدونم امیر اون کسی نیست که تو برا من میخوای… امیر وضعیت مالی درستی نداره، پول و ماشین نداره، ولی برام مهم نیست چون اون وجدان داره، چیزی که خیلیا الان دیگه ندارنش!

مامان من سرتاپاشو دوس دارم… دوسش دارم!! باهاش حاضرم توی چادر زندگی کنم! شب و روز… توی سرما و گرما!

این یه بارو، شماها با دلم راه بیاین. نه… پشیمون نمیشم.

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

تکست اتود 8 (گروگان ، جنایی) :

( با تلفن) : آره! خودمَم! این من بودم که رفقای کثیفت رو فرستادم آب خنک بخورن… من اونهمه پول ندارم بهتون بدم… نه… خونه و ماشین گرونی هم ندارم بدم بهتون… گوش کن گوش کن ببین چی میگم. اگه همین الان دخترمو آزاد کنی برگرده خونه، مطمئن باش دیگه همه چی تمومه. می دونم چیکار کنم که پرونده‌ات به نفع تو تموم بشه. بلدم چجوری تبرئه میشی. نه… کلک توو کارم نیست! من تمام قوانین رو حفظ ِ حفظم. چند ساله کارم همینه. دخترمو آزاد کن. اگه اینکارو نکنی… اگه بلایی سرش بیاد… دنبالت میگردم، پیدات میکنم، و زنده ت نمیذارم !! بیا باهم توافق کنیم. تبرئه شدن تو در ازای آزادی بچه ی من. اگه دست از پا خطا کردم، این بار خودمو گروگان بگیر. الو… الو… !

متن تست و اتود بازیگری مونولوگاسپاد

تکست شماره 9 (اسپاد ، حماسی ایرانی) :

کدام یک از شما می داند ما کیستیم و این مکان کجاست؟

اینجا اسپاد است. سپاه نیرومند هخامنشی! سپاه دلیری و پهلوانی!

هزار مرد در این نبرد سهمگین، جان خود را از دست داده اند. همان رزمی که تا امروز ادامه داشته است و ما در آن می‌جنگیم.
در همین میدان نبرد ، سبزه زارها با خون پسران جوان رنگین شده و بوی خون و آتش، هوا را پر کرده است.
ای مردان به روح آنها گوش دهید. به روح آنان گوش دهید آیا عبرت می گیرید؟
تا میتوانید با دشمنان خود مدارا کنید. همدگر را دوست بدارید، به یک دگر احترام بگذارید. من نمیدانم اما شاید در پایان ، بیاموزیم که با یکدگر سخن بگوییم…

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

گارد جاویدان (هخامنشی)

تکست شماره 10 (افسانه ، رمانتیک) :

من میخواستم باهات ادامه بدم افسانه… حتی شده یه کم دیگه… من فکر میکردم میتونم کاری کنم که دوستم داشته باشی… میخواستم که آرامش داشته باشی کنارم… میدونم که شاید من اولین انتخابت نیستم….اولویتت نیستم… ولی خوب… چجوری بگم…خوشحالم که گاهی ، شاید یه کم منو دوست داشتی…!
هیچ وقت نفهمیدم چرا بهم نگفتی برو، البته هیچ وقت هم بهم نگفتی بمون… من بهترین تو رو و بدترین تو رو دیدم و همه شو دوست دارم… عاشق حرف زدنتم… عاشق عصبانی شدنت…عاشق وقتی میخوای یه چیزی رو برام تعریف کنی… عاشق وقتی خنگ میشی و اشتباه می‌کنی و نگام میکنی… نمیدونم در مورد من چی فکر میکنی یا اصلا برات مهم هست یا نه… افسانه… من فقط خواستم برای آخرین بار ببینمت … آخرین بار، چون با اون پسره دیدمت… آخرین بار، چون که دارم میرم… فقط میخواستم بت بگم من واقعا دوستت داشتم و دارم…

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

شماره 11

آره … تو فکر میکردی ما بهت اعتماد نداریم، اطمینان نمیکنیم … اما … اما به این خاطره که من تو رو تحسین میکنم ، دوستت دارم که خیلی چیزها رو ازت پنهان میکنم، واسه همینه که توو این لحظه تو تنها کسی هستی که واقعا بهش اعتماد دارم . امیر خوش قلبه … اما ضعیفه و ابله ،یادت نیست چه گندی به زندگی مون زد؟ این مسئله مرگ و زندگیه، فرهاد، تو برادر منی، می دونم تو کنترل همه چی رو به دست میگیری … اگه اون چیزی که فکر میکنم اتفاق بیوفته همه پولدار میشیم و از این بدبختی و بیچارگی در میایم!

تمرین شماره ۶ (سری جدید) ، برادرم فرهاد ، از کانال تلگرامی مونولوگ بازیگری

مونولوگ یا تک گویی چیست؟

بعد از ارائه ی تعدادی متن تست و اتود بازیگری مونولوگ ، میخوایم درباره ی مفهوم monologue صحبت کنیم. در این مورد، مطالب وبسایتِ  ویکی پدیا  کمک میگیریم و اونها رو به زبان ساده تر برات اینجا مینویسم.

تک‌گویی یا مونولوگ یکی از شگرد های ادبیات داستانی و هنرهای نمایشی هست که در اون، شخصیت داستان یا گویندهٔ شعر، خطابه یا داستان یا توصیف و درددلی رو، به تنهایی، خطاب به خودش یا خطاب به بیننده ها و شنونده ها، عرضه می‌کنه. مونولوگ (تک گویی) در برابر دیالوگ (همگویی) قرار می‌گیره.

تک گویی ممکنه بخشی از داستان و نمایشنامه رو تشکیل بده یا خودش، داستان یا نمایشنامه‌ای مستقل باشه. قسمت‌های اولیهٔ شازده احتجاب نمونه‌ای از به کارگیری این شیوه در داستانه. همچنین یکی از مشهورترین تک‌گویی‌ها در ادبیات قطعهٔ «بودن یا نبودن ، مساله ای است» از نمایشنامه هملت اثر شکسپیره.

انواع تک گویی (monologue)

تک گویی انواع گوناگونی داره: تک گویی ساده، تک گویی نمایشی، حدیث نفس، تک گویی درونی.

  • تک‌گویی ساده: در این نوع تک‌گویی، مخاطبِ راوی، خواننده یا شنونده هست. یعنی برای کسی که میخونه یا میشنوه، ارائه میشه.
  • تک‌گویی نمایشی: مخاطبِ روایت کننده، شخصیتی در داستانه و راوی، اون را مورد خطاب قرار می‌ده.
  • خودگویی یا حدیث نفس: هنگامی که راوی از مخاطب یا مخاطب های خودش بی‌خبره. مثلاًتوی تئاتر، وقتی یه بازیگر با خودش حرف می‌زنه و غیرمستقیم اطلاعاتی به تماشاگر می‌ده. این تک‌گویی “خطاب به خود” هستش.
  • تک‌گویی درونی: بازگویی افکاری که در ذهن راوی می‌گذره. ذهن خوانی شخصیت داستان بدون این که به زبان بیاد. یعنی راوی که خارج از جریان ِداستان حضور داره، افکار خودش رو در مورد شخصیت های داستان بیان میکنه.
  • جریان سیّال ذهن: گونه‌ای تک‌گویی درونیه که فکرهای شخصیت داستان اغلب کلمه‌ها و جمله‌هایی آشفته و در هم هستش، و پایهٔ اون،  تداعی معانی هست و خواننده یا شنونده رو به‌طور غیرمستقیم با فکرها و واکنش شخصیت داستان نسبت به محیط اطرافش و سیر اندیشه و ناخودآگاه او آشنا می‌کنه.
  • بر خوانی: بَرخوانی یا پَری‌خوانی مراسمی هست شاملِ نوعی نمایشِ درمانی که شمنانِ درمانگرِ ترکمن صحرا اجرا می‌کرده‌ان و اجرا کننده هاش «برخوان» یا «پری‌خوان» نامیده می‌شدن.

برخوان با صدای دوتار بر چهار شمشیر می‌رقصه. بعد ، با شمشیر یا شلّاق بیمار رو می‌کوبه.

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ بهرام بیضایی

استاد بهرام بیضایی ، نویسنده ، کارگردان ، مترجم ، مقاله نویس، پژوهشگر ، شاعر

برخوانی بیضایی

«برخوانی» همچنین اصطلاحی هست که استاد بهرام بیضایی برای گونه‌ای از روایتِ نمایشی (نمایشنامهٔ روایی) که ایشون خودش نوشته و به نمایش درآورده به کار برده. برخوانی‌های استاد بیضایی عمدتاً در کتابِ سه برخوانی (۱۳۷۶) اومده. ایشون خودش «برخوانی» رو کم و بیش هم‌معنای تک‌گویی (در مقابلِ «گفتگو» در فرهنگِ یونانِ باستان) گرفته و توضیح داده که :

«بَرخوانی هم به معنی از بَر خواندن است، هم به معنی بلند خواندن و برای جمع خواندن. . . . بَرخوانی را من به جای نقالی گذاشتم. بَرخوانی به جای روایت و بَرخوان به جای راوی.»

از میانِ برخوانی‌های بیضایی «اژدهاک» روایی‌ترین هست و «کارنامه‌ی بُندارِ بیدَخش» محاکاتی‌ترین (بازنمایانه‌ترین).

در نمایشنامه‌های دیگرِ استاد بیضایی هم که «برخوانی» نامیده نشده‌ن، درجاتِ چشمگیری از خصلت‌های داستان‌گویانهٔ برخوانی هست؛ مثلاً در اَفرا، یا روز می‌گذرد.

مقالهٔ «مقدمه‌ای بر نمایش شرقی» ِ استادبیضایی، که سالِ ۱۳۴۷ نوشته و نخستین بار سالِ ۱۳۴۹ به نامِ «مقدمه‌ای بر نمایش شرق و غرب» منتشر شد، اساسِ بسیاری از نظریّاتِ نمایشیِ نویسنده‌ش رو توضیح می‌ده. اینجا بیضایی به تفاوت‌های نمایشِ سنّتیِ مشرق‌زمین و نمایشِ مغرب‌زمین می‌پردازه؛ که یکیش این هست که نمایشِ مشرقی، بر خلافِ نمایشِ مغربی، روایی هستش.

پیش از برخوانی‌های بیضایی در زبانِ فارسی می‌شه از «مونولوگ‌» های سیّد علی نصر، به عنوان یه تجربه‌ی مشابه یاد کرد. چیرگیِ روایت بر محاکات رو، اهلِ پژوهش (پیرو نظریاتِ خودِ بیضایی) از ویژگی‌های نمایشنامه‌های بیضایی گفته و گاهی اون رو متأثّر از سنّت‌های ایرانیِ نمایش، و گاه حتّی احتمالاً غیرمستقیم برآمده از نوزاییِ اونچه مارتین پوخنر درامِ «افلاطونی» یا «دایجتیک» نامیده در درامِ مدرنِ مغربی شناخته‌ن.

متن تست و اتود بازیگری مونولوگ

اتود بازیگری وحید طالب لو ، سال 1395 در برنامه دورهمی

اتود بازیگری چیست؟

در این مورد هم، مطالب  ویکی پدیا  رو برات به زبان ساده تر میگم.

خود کلمه ی اِتود (به فرانسوی: Étude) به معنای مطالعه هست و در موسیقی به قطعه‌هایی گفته می‌شه که هدف اونها ارتقای شگرد نوازندگی هست. هر اتود معمولاً برای یکی از مشکلات فن نوازندگی و رفع یکی از ضعف‌های تکنیکی هنرآموزا تصنیف می‌شه. آهنگسازا و به ویژه رمانتیک‌ها بیش‌تر تلاش کرده ن که اتودهای خودشون رو علاوه بر تأمین هدفی که مطرح شد، زیبا نیز تصنیف کنن، به طوری که تکنوازها اون رو در رپرتوار رسیتال خود، به قصد نشون دادن قابلیّت نوازندگی‌شون می‌گنجونن.

برای نمونه، اتود اپوس ۲۵ شماره ۶ فردریک شوپن برای تمرین پیانیست برای اجرای سریع و موازی فواصل سوم کروماتیک هست، و اتود اپوس ۲۵ شماره ۷ اون، تأکید بر تولید نغمهٔ آوازین در یک ملودی پلی‌فونی داره، و اتود اپوس ۲۵ شماره ۱۰ او اکتاوهای موازی را پوشش می‌ده.

معنی دیگه ی اتود، طراحی اولیه هست. اصطلاح اتود زدن در نقاشی هم به همین معنی به کار می‌ره.

این کلمه، توی بازیگری هم به کار میره و مفهومش اینه که بازیگر، تلاش میکنه خودش رو توی حس، شغل، موقعیت، زمان، مکان، سن، جنسیت، و شرایط خاصی قرار بده و به صورت بداهه، نیمه بداهه، و یا گاهی کاملاً از حفظ، سعی در ارتقای مهارت بازیگری ش داشته باشه.

اتود بازیگری اگر در مقابل ِ کسانی که واقعاً استاد و اهل مطالعه ی بسیار زیاد هستن صورت بگیره و استادان افتخار بدن و نقد بکنن، میتونه خیلی مفید تر باشه و بازدهی ما رو به شدت بالاتر ببره.

امیدواریم از متن تست و اتود بازیگری مونولوگ ، و همچنین مطالبی که بعد اون، براتون گذاشتم لذت و استفاده برده باشین.

با تشکر از تصویر شرقی  .

ارادت مند تک تک شما ها، آرمان امامی پور .

اگه دوس داشتی یه نگاهی به مطالب پر بازدید سایت بنداز. ببین، بشنو، بخون، لذت ببر.

آهنگ تئاتر

به تیم تئاتر ماورا بپیوندید! (کلیک کنین)

کارگردان : آرمان امامی پور
ارسال پیام در واتس اپ یا تلگرام:
09190054199