با هم بخوانیم نقد فیلم سینمایی جنگل پرتقال
نقد فیلم سینمایی جنگل پرتقال ، منتقد : کامران بیگ زاده. فیلم جنگل پرتقال نخستین فیلم بلند آرمان خوانساریان می باشد که در سینمای کوتاه فیلمهای خوب و قابل دیدن دارد. تهیه کنندگی آن هم به عهده رسول صدر عاملی بود.
فیلم فضای فرهنگی هنری و روشنفکری دارد و برای طیف خواص می باشد و خودش بیننده را پیدا میکند و مشخص است برای فیلمنامه زحمت زیادی کشیده شده و شخصیت پردازی خوبی دارد. از شعار زدگی دور است و بیننده را به اندیشه و تفکر وا میدارد.
نقد فیلم سینمایی جنگل پرتقال ، منتقد : کامران بیگ زاده.
جنگل پرتقال حال آدم را خوب میکند و بلد است که در تمام عناصرش حد و اندازه را نگه دارد. یک قصه کوچک اما مهم دارد و دغدغهاش روابط انسانی است. ارتباطات و تعاملاتی که خیلی اوقات آنها را سرسری میگیریم و ممکن است در عالم جوانی اصلاً به چشممان نیاید. فیلم با برخورد بد سهراب بهاریان معلم سرخورده یک مدرسه با دانش آموزانش آغاز میشود. با همان سکانس ابتدایی شخصیت اول فیلم به مخاطب معرفی شده و بعد در طول اثر این معرفی تکمیل میشود.
او که برای گرفتن مدرک کارشناسی خود مجبور است به دانشگاهش در شمال کشور سفر کند درگیر یک سفر درونی نیز میشود اما نه از نوع غلوآمیز آن. او برای عذرخواهی بابت کارهای اشتباه گذشتهاش به سراغ همکلاسی سابق خود مریم میرود و وقتی میفهمد که مریم حافظهاش را در اثر تصادف از دست داده، از عذرخواهی صرف نظر کرده و شروع به دروغبافی در مورد رابطه خود با مریم میکند تا گذشته را خوب جلوه دهد.
The Orange Forest
اما بعد مخاطب همزمان با سهراب غافلگیر میشود و میفهمد که مریم خودش را به فراموشی زده تا از آسیبهایی که سهراب و سایرین در گذشته به او وارد کردهاند فاصله گیرد. سهراب که پیشتر نیز متوجه اشتباهات خود شده بود از اینجای ماجرا تلنگری جدی میخورد و سعی میکند رضایت مریم را به هر نحوی بهدست آورد.
فیلم در شمال کشور ساخته شده و شروع خوبی داشت. در همان سکانس اول زورگویی و بد اخلاقی را می بینیم اما رفته رفته نا امیدی به فیلم رخنه کرد . فیلم از ریتم کند و دیالوگهای اضافه رنج می برد که اگر این دیالوگها از فیلم در می آمد هیچ اتفاقی برای آن نمی افتاد.
فیلم ژست روشنفکرانه ندارد بلکه آنچه امروز در دنیای واقعی و میان جوانان در حال وقوع است را به تصویر میکشد. حال و هوای فیلم نیز اگرچه به فیلمهای هنری اروپایی نزدیک است و فراز و فرود و گره خاصی در اثر نمیبینیم اما اثر مخاطب را خسته و اذیت نمیکند.
سکانس پایانی
در سکانس پایانی وقتی باد مدرک سهراب را از ماشین به بیرون پرتاب میکند، او برای برداشتن آن شتاب نمیکند با اینکه هر لحظه ممکن است آن را از دست بدهد. دیگر مدرک برایش اولویت نیست. او به یک آرامش درونی رسیده است. دیگر از زمین و زمان نمینالد. به آرامی سمت آن میرود و آن را برمیدارد. فیلمساز حتی در این صحنه هم حد را نگه میدارد و مخاطب را آزار نمیدهد. قرار نیست مدرک به باد برود و فیلم پایانی نمادین پیدا کند. همین اشاره کوتاه کافی است. جنگل پرتقال به عنوان نخستین تجربه بلند سینمایی آرمان خوانساریان فیلمی است قابل قبول که حال و هوای خوب آن به مخاطب نیز منتقل میشود.
نقد فیلم سینمایی جنگل پرتقال ، منتقد : کامران بیگ زاده.